حس مالکیت در کودکان، گاهی باعث دردسر والدین و مربیان میشود. بچهای اسباببازی را به خود چسبانده و میگوید: «مال خودمه، نمیدم.» و بچهٔ دیگری گریه میکند که: «منم میخوام.» اگر شما هم بارها با این تصویر در کودکستان یا جمع بچههای ۲ تا ۵ سال مواجه شدید، حتماً آه از نهادتان برآمده است!
چه مربی هستید و چه والد، با ما همراه باشید تا در این مقاله، ۵ راهکار برای مواجههٔ درست با حس مالکیت در کودکان را با هم مرور کنیم. تولیدکنندگان محصول نیز میتوانند این موضوع را مایهٔ تولید داستان، نوشتن طرح یادگیری، خلق بازی و… قرار دهند. در این مقاله با ما همراه باشید تا این مهارتها را با هم تمرین کنیم.
1. اول از همه نگران نباشید!
از دو سالگی به بعد، حس مالکیت در کودکان رشد میکند. در این دوره آنها نسبت به عوامل تهدید احساس مالکیتشان مقاومت کرده و برخوردهای سختی میکنند. بدانید که این بخشی از سیر طبیعی تکامل کودک است. کودکان نسبت به اشیاء بیرونی مانند اسباببازیهایشان، حس مالکیت شدیدی پیدا میکنند. اگر میخواهید بازهٔ زمانی این حس را بدانید، از حدود دو سالگی تا ۵ سالگی طول میکشد. در این بازهٔ زمانی بچهها فرایند تعلق تا توانایی اشتراکگذاری را به مرور تجربه میکنند.
در این دوره کودکان نسبت به عوامل تهدید احساس مالکیتشان، مقاومت کرده و برخوردهای سختی میکنند. حتی سعی میکنند با گریه، جیغ و فریاد اشیاء خود را نگه دارند. بنابراین وجود این حالت در کودک طبیعی است و نگران نباشید، چراکه این بخشی از سیر طبیعی تکامل کودک است. آنچه ضروری است و اهمیت دارد نحوهٔ مواجهه و برخورد والدین و مربیان با این احساس در کودک است.
2. حس مالکیت کودک را بپذیرید
برای تربیت حس سخاوت و توانایی قرض دادن، ابتدا باید حس مالکیت در کودکان را به رسمیت بشناسید. در غیر این صورت، کودکان نهتنها نسبت به وسایل خود، بلکه نسبت به وسایل دیگران نیز حس طمع و مالکیت زیادی پیدا خواهند کرد. همچنین قادر به برقراری ارتباط مثبت با همسالان خود نخواهند بود.
حس مالکیت در کودکان باعث به وجود آمدن حس ارزشمندی و استقلال در آنها میشود. برای ایجاد این حس چه کار کنیم؟ هیچگاه وسایل او را به زور نگیرید و به دیگران ندهید. با کودکان صحبت کنید و اگر تمایل نداشتند وسایلشان را به کسی بدهند، با روشهای دیگر مثل پرت کردن حواس و سایر راهکارهای جایگزین، جو بین آنها را آرام کنید.
در همین ارتباط، مطلب «همه چیز دربارهٔ آموزش صبر به کودکان» را بخوانید.
3. تعامل با دیگران و قرض دادن را با هم تمرین کنید
در مرحله بعدی، آموزش قرض دادن و تعامل با دیگران برای کودکان بسیار حیاتی است. «مال من، مال او» را در قالب بازی امانت دادن و جابهجا کردن وسایل تمرین کنید تا بدانند همه چیز متعلق به آنها نیست. این کار به آنها این امکان را میدهد که وسایل خود را به دیگران به امانت دهند و از وسایل دوستانشان استفاده کنند. همچنین به کودکان اطمینان دهید پس از پایان بازی، وسایلشان به آنها برگردانده میشود. با این روش، کودکان با تثبیت صحیح مفهوم مالکیت، مهارت تعامل با همسالان خود را نیز یاد گرفته و نگران از دست دادن حس مالکیت خود نخواهند بود.
4. جملههای سمّی ممنوع!
گاهی اوقات، اطرافیان با نیت خنده و شوخی، میتوانند تأثیرات منفی روی دنیای کودکان بگذارند. استفاده از جملاتی مثل «میدی عروسکت رو من ببرم خونه؟» یا «اگه نیای ببوسمت، ماشینت رو میبرم برای نوهام». ممکن است اینها برای بزرگترها شوخی باشد؛ اما باید به یاد داشت که ذهن کودکان از نظر پیچیدگیها و درک مفاهیم متفاوت است. اینگونه شوخیها میتوانند بهطور غیرمستقیم، حس مالکیت در کودکان و امنیت آنها را به چالش بکشد.
برای دستیابی به یک مدل مطلوب و مناسب در برخورد با احساسات کودکان، باید با محبت و احترام به آنها توضیح دهیم. به جای اینکه جملات را به تهدید تبدیل کنیم، میتوانیم از جوانب مثبت زندگی اطرافیان برای تقویت اعتماد و حس مالکیت در کودکان استفاده کنیم.
همچنین بهتر است والدین روی کلام خود در ارتباط با اسباببازی و موارد مشابه حساس باشند. استفاده از جملاتی مثل «اینو بده به دوستت؛ خودم یکی دیگه برات میخرم»، ممکن است احساس مسئولیت کودک را به طرز منفی تحریک کرده و مفهوم مالکیت را به خطر بیاندازد. به جای آن، از اصطلاحات مثبت و تشویقآمیز برای ترویج اشتراک و همکاری استفاده کنید. در غیر این صورت، کودکان در آینده با مفاهیمی مثل مسئولیتپذیری یا قدرشناسی هم دچار مشکل خواهند شد.
در همین ارتباط، مطلب «با بچهای که کتک میزند چه کار کنیم؟+ دلایل» را بخوانید.
5. به کودک برچسب نزنید
در ارتباط با کودکان، برچسب زدن یکی از راههای غیرمؤثر برای آموزش اخلاقیات و رشد ارتباطات مثبت است. گاهی اوقات، والدین به دلیل تصور نادرستی که از معنای رفتار کودکان دارند، بهاشتباه از جملات و صفاتی استفاده میکنند که ممکن است اثرات معکوس و سوء داشته باشد. استفاده از جملاتی مانند «خسیس نباش» یا «تو که صدتا از اینا داری، یکیش رو بده به دوستت»، نهتنها به تربیت اخلاقی کودک کمک نمیکند؛ بلکه ممکن است اثرات منفی بر روی رشد و شخصیت او داشته باشد. این جملات نهتنها برای کودک آموزنده نیستند؛ بلکه چون توانایی درک آنها را ندارد، میتواند موجب نهادینه شدن خصیصههایی مثل خساست باشد.
مهمترین نکته در والدگری و فرزندپروری این است که به فهم درستی از رفتار و افعال کودکان دست یابیم. اگر بتوانیم به فرآیند ذهنی آنها در سنین مختلف پی ببریم، میتوانیم در برخوردهایمان به شکلی مؤثر و محبتآمیز عمل کنیم. فهم این نکته که کودکان در دنیای خود با تجربیات و نگرشهای متفاوتی مواجه هستند، ما را به سمت تربیتی سازگارتر با رشدشان هدایت میکند. بنابراین در موضوع حس مالکیت در کودکان، با آموزش و همراه صبر و محبت، میتوان به کودکان نزدیک شد و به ادراک بهتری از مراحل رشد آنها رسید. اگر دربارهٔ مواجهه با این حس در کودکان تجربهای دارید، در قسمت نظرات برای ما بنویسی