درست از زمانی که برگهٔ آزمایش را در دست گرفتیم و متوجه شدیم نقش جدیدی داریم زندگیمان تغییر کرد. از خوراک و لباس گرفته تا نوع رفتار و تصمیمگیری و خلاصه همه اجزای سبک زندگی. ما از انسانهای معمولی تبدیل شدیم به والدین و حالا ما بودیم و دنیایی از دغدغهها که اسمش را میگذاریم «والدگری».
والدگری چیست؟
ریشهٔ والدگری یا Parenting از کلمه Pario به معنای «زندگیبخش» گرفته شده است. همین یک کلمه به تنهایی کافیست تا بدانیم چه نقش شیرین، خاص و البته پرمسئولیتی داریم. اگرچه تا قرنها والدگری تنها در تهیهٔ خوراک و پوشاک و حفظ امنیت فرزندان تعریف میشد، اما این مفهوم طی سالهای اخیر پیچیدگیهای زیادی پیدا کرده است. از انتخاب جنس لباس و کیفیت غذا، تا ثبت نام در کلاسهای جورواجورخلاقیت و فلسفه و هوش مالی و هزار چیز دیگر… .
انواع سبکهای والدگری
اینکه شما چه نوعی از استراتژی را برای تعامل با فرزندتان دارید، درواقع همان سبک والدگری شماست. محققان و روانشناسان کودک بر اساس نوع رفتار والدین، انواع مختلفی از سبکهای والدگری را تعریف کردهاند. معروفترین دستهبندی آنها بر اساس اینکه نوع ابراز «محبت» و نحوهٔ «کنترل» شما روی فرزندتان چگونه است، شامل چهار سبک زیر است:
- سبک مستبدانه: دارای کنترل بالا و محبت کم
- سبک سهلگیرانه: دارای کنترل کم و محبت زیاد
- سبک طردکننده: دارای کنترل کم و محبت کم
- سبک مقتدرانه: دارای کنترل زیاد و محبت زیاد
بیایید بررسی کنیم که در هر کدام از این سبکها چه اتفاقی در تعامل با فرزندتان رخ میدهد. یکی از معروفترین تستها در این زمینه «تست بامریند» است که اگر صادقانه و بر اساس رفتار روتین خود و نه بر اساس آنچه درست به نظر میرسد به آن پاسخ دهید احتمالاً بتوانید سبک والدگری خود را پیدا کنید و اگر نیاز است آن را اصلاح کنید یا تغییر دهید.
در همین ارتباط، مقالهٔ «ویژگیهای رشدی دوران کودکی» را بخوانید.
در ادامه به برخی از مهمترین ویژگیهای والدین با سبکهای والدگری متفاوت میپردازیم:
سبک والدگری مستبدانه
اگر فیلم پدرسالار را به خاطر بیاورید بهترین مصداق برای این سبک را در ذهن خواهید یافت. والدین با این سبک چنین ویژگیهایی دارند:
- حرف، حرف من است! اگر کسی مشکلی دارد حق اعتراض ندارد و جمله «چون من میگم!» و «همینه که هست!» را زیاد به کار میبرم.
- بسیار سخت گیرم و اگر کودک اشتباهی کرد حتما تنبیه میشود.
- قانونهای بسیاری دارم که لازم هم نیست دلیلش را توضیح دهم.
- بچهها حق ابراز نظر ندارند و باید بدون چون چرا هرچه میگویم انجام دهند. اصلا بچه را چه به نظر دادن!
- مهم قانونها هستند و تفاوتهای بچهها و احساساتشان در نوع قانونگذاری تأثیری ندارد.
- بوس و بغل و گفتن «دوستت دارم» بچه را لوس و پر رو میکند!
نتیجه چنین سبک والدگری، بچههایی هستند با ویژگیهای زیر:
- در حل مسئله دچار مشکلند؛
- عزت نفس پایینی دارند و خودشان و توانمندیهایشان را باور ندارند؛
- به خاطر ترس از تنبیه شدن یا حتی شرم از اشتباه، دروغگوهای خوبی میشوند؛
- حس خشم سرکوب شده ممکن است آنها را به افرادی پرخاشگر و یا برعکس منزوی تبدیل کند.
سبک سهلگیرانه
«بچه است دیگر! چه انتظاری داری؟» این جمله معمول والدین با سبک سهلگیرانه است.
- قانون میگذارم؛ اما اگر قانون زیر پا گذاشته شد اتفاق خاصی نمیافتد و با یک ببخشید همه چیز حل میشود؛
- اگر عواقبی برای خطاها در نظر بگیرم به ندرت آنها را عملی میکنم؛
- بچه باید آزاد و رها باشد و هر کاری دلش میخواهد بکند؛
- فرزندم هرچه بخواهد برایش فراهم میکنم؛
- فرزندم مثل دوستم است و نباید به او سخت بگیرم؛
- به حرفهایش خوب گوش میدهم؛ اما اگر خطایی داشت سرزنشش نمیکنم.
نتیجهٔ چنین سبک والدگری، بچههایی هستند با ویژگیهای زیر:
- افرادی پرتوقع هستند و تحمل کم و کاستی ندارند؛
- قوانین اهمیتی برایشان ندارد و رفتارهای ناهنجار بیشتری دارند؛
- عزت نفس پایینی دارند و با کوچکترین مشکلاتی غمگین و افسرده میشوند؛
- معمولاً سلامتیشان به خاطر اینکه از خوردن چیزی منع نمیشوند؛ بیشتر در معرض خطر است و احتمال چاقی و مشکلات دهان و دندان بالاتری دارند؛
- در مدرسه ضعیف هستند و همیشه از معلم و همکلاسیها گلایه دارند.
سبک طردکننده (بیتفاوت)
والدینی که علاقه و حوصلهٔ توجه به مسائل فرزندانشان را ندارند و عمدتاً درگیر موضوعات شخصی خودشان هستند در این دسته قرار میگیرند. کسانی در این دسته قرار دارند که بیشتر درگیر کار و موضوعات شخصی یا بیماری، مشکلات روحی و حتی اعتیاد هستند و آنها را میتوان اینگونه شناخت:
- زمان زیادی برای فرزندم نمیگذارم؛
- خیلی در جریان اتفاقاتی که در طول روز برایش میافتد نیستم؛
- قوانین خاصی در خانه ندارم و راهنمایی و گفتگویی هم بینمان شکل نمیگیرد؛
- بچه باید روی پای خودش باشد و بدون دخالت من بهتر بزرگ میشود؛
- غرق در مسائل شخصی هستم.
بچههایی که با این شیوهٔ تربیت بزرگ میشوند، ویژگیهای زیر در آنها محتملتر است:
- در مدرسه عملکرد ضعیفی دارند؛
- شاد نیستند و در تعامل دچار مشکل میشوند؛
- زود اعتماد میکنند و احتمال آسیب دیدنشان از دایرهٔ دوستان ناباب زیاد است؛
- عزت نفس پایینی دارند؛
- مستعد مشکلات رفتاری بیشتری هستند.
سبک مقتدرانه
از نظر روانشناسان سالمترین و مؤثرترین سبک فرزندپروی این روش است. ببینید چقدر شبیه اینها هستید؟
- زمان و انرژی زیادی برای فرزندانم میگذارم؛
- قانون میگذارم و دلیل قانونها را شرح میدهم؛
- برای زیر پا گذاشتن قانون عواقبی تعیین میکنم و به آن پایبند هستم؛
- با او صحبت میکنم و احساسات و شرایط فرزندم را در قانونگذاری و عواقب آن در نظر میگیرم؛
- شیوههای تربیتی و پاداش و تشویق را جایگزین تنبیه میکنم؛
- از او حمایت میکنم و مراقبش هستم؛
- مهربانم؛ اما در جای خود سختگیر هم هستم.
فرزندانی که والدینی با این سبک والدگری دارند معمولاً در بزرگسالی چنین ویژگیهایی دارند:
- اعتماد به نفس و عزت نفس بیشتر و توانایی حل مسئله و تصمیمگیری بالاتری دارند؛
- در درسهایشان موفقترند؛
- در کارهای تیمی و گروهی موفقند و توانایی ابراز نظر و احساساتشان را دارند؛
- مسئولیت کارهایشان را میپذیرند؛
- افرادی شادتر با مشکلات رفتاری کمتر هستند.
درنهایت یک نکته را فراموش نکنیم که معمولاً خانوادهها بدون آگاهی از این سبکهای والدگری، در شرایط مختلف رفتارهایی نزدیک به برخی از سبکها را نشان میدهند. گاهی سهلگیرند و گاه مستبد، گاهی مقتدرند و گاهی بیتفاوت. نکتهٔ مهم اینجاست که سعی کنیم با درک شرایط زندگی و شناخت احساسات فرزندمان رابطهای قوی و مبتنی بر احترام و مسئولیتپذیری شکل دهیم تا هم میزان تنشهای داخل خانه کمتر شود و هم فرزندانی سالم برای دنیای بیرون از خانه تربیت کنیم. شما بیشتر کدام سبک را در فرزندپروری خود پیاده میکنید؟