مصاحبهای با سرکارخانم دکتر فضلی، معاون سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در تاریخ ۸ مرداد انجام شد. ویدئوی خلاصه مصاحبه را در ادامه ببینید و سپس گزارش مکتوب و تصویری را بخوانید:
با سلام و تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. لطفا خودتان را معرفی بفرمایید.
من رخساره فضلی هستم؛ دکترای روانشناسی تربیتی و معاون سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در حال حاضر. سابقهٔ بیست و چند ساله در ستاد وزارت آموزش و پرورش دارم و تمام عمر حرفهای و کاری بنده در وزارت آموزش و پرورش در حوزهٔ تربیت کودک بوده و در دانشگاه هم درس میدهم.
نظر شما در رابطه با رویداد یارستان کودکستان چیست و اساساً این رویداد، چه مشکلاتی از جامعهٔ امروز را میتواند حل کند؟
قطعاً این رویداد، یک رویداد مؤثر تربیتی میتواند باشد؛ زیرا در کنار اینکه یک فرصتی را فراهم میکند که تولیدکنندگان و افراد دغدغهمند میدانی برای عرضه و ارائهٔ محتوای خود داشته باشند، به نظرم یک فرهنگسازی در حال وقوع است. یعنی همین که در گروههای مختلف این بحث مطرح است که رویداد یارستان کودکستان چیست و چرا یارستان کودکستان و مواردی از این دست، از دیدگاه من از دو بعد موثر است:
- اول اینکه تمامی تولیدکنندگان و کارشناسان و خبرگان و دغدغهمندان را برای تولید و ارائهٔ محتوا همسو میکند؛
- دوم فرهنگسازیست که براساس همین فضایی که شما دارید فراهم میکنید مانند گفتگوهایی که اتفاق میافتد، مستنداتی که پخش میشود، صفحهای که راهاندازی شده و سایتی که وجود دارد، افرادی که درحال کار در این زمینه هستند جایی را برای مراجعه دارند و اگر نکتهای در مورد کودک خودشان و یا بهعنوان مربی، در مورد فضای حرفهایشان مربوط به محتوا دارند میتوانند به شکل نظاممند و هدفمند پیگیری کنند.
من فکر میکنم این رویداد، رویداد ارزشمندیست؛ هم از جهت تحقق اهداف سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک و هم از جهت فرهنگسازی در ارتباط با تعلیم و تربیت کودکان زیر هفت سال.
در همین ارتباط، رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک کیست؟ را بخوانید.
این رویداد بر اساس چه نیاز و مشکلی طرحریزی شده است؟
بحث محتوا و بحث بستههای تربیت و یادگیری بحث خیلی مهمی است؛ به دلیل اینکه کودکان زیر هفت سال اقتضائات و ویژگیهای خاص خودشان را دارند. ضمن اینکه تعلیم و تربیت بدون ابزار نمیشود. بحث اول اینکه پیش از این مسئولیت وزارت آموزش و پرورش در قبال آموزش و پرورش دورهٔ پیشدبستان یعنی دو سال قبل از دبستان بود و برای آن، برنامه درسی، راهنمای برنامه، تولید محتوا و ارزیابی داشت؛ اما از سال ۹۹ بر اساس آنچه که مقام معظم رهبری فرمودند فضای تعلیم و تربیت کودکان با جدیت تغییر کرد و الان در وزارت آموزش و پرورش، بحث کودک دورهٔ پیشدبستان نیست بلکه کودک از تولد تا پایان ۶ سال است.
در نتیجه مخاطب ما از نظر کودکان سه برابر شدند. بحث دوم اینکه این گروه سنی به دو دسته تقسیم شدند؛ دورهٔ اول کودکی از تولد تا سه سال و دورهٔ دوم کودکی از چهار تا پایان شش سال. که هر کدام اقتضائات خاص خودشان را دارند. حتی در دورهٔ دوم کودکی، بچههای چهار ساله با بچههای شش ساله انتظارات متفاوت دارند؛ اگرچه در بعضی از ویژگیها ممکن است مشترک باشند.
بنابراین ضرورت اصلی و مهم این رویداد، این است که یک مأموریت بسیار بزرگ تربیت کودکان از تولد تا پایان شش سال به وزارت آموزش و پرورش داده شده است. بر اساس آن، سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک تأسیس شده است که باید گام بردارد و باید پاسخ مطالبهٔ مردم، جامعه، کودکان و از آن مهمتر، اسناد بالادستی و مقام معظم رهبری را بتواند بدهد.
بعد دوم بحث خانوادههاست. سابقاً بحث خانوادهها در وزارت آموزش و پرورش در یک انجمن جداگآنهای تحت عنوان انجمن اولیا و مربیان مطرح بود که انجمن این موضوع را دنبال میکرد ولی الان در سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک داستان متفاوت است. علاوه بر اینکه این سازمان در برابر کودکان مسئول است، وظیفه دارد که برای ارتقای شایستگی حرفهای تربیتی والدین برنامه داشته باشد و از آنها حمایت مشاورهای کند.
بحث سوم، محصولات فرهنگی تربیتیست که اساسنامهٔ سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک بهطور خاص بر آن تأکید کردهاست. یعنی سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک موظف است برای کودکان، خانوادههای آنها و برای محصولات فرهنگی، تربیتی، هنری، ورزشی و هر آنچه که به دنیای کودکان و به فرایند زندگی کودکان از تولد تا پایان شش سالگی مربوط میشود، چارهاندیشی و تنظیمگری کند.
بنابراین با این نگاه، رویداد خیلی جایگاه مهمی دارد و اگر این رویداد مورد توجه و حمایت دغدغهمندان و کارشناسان و همکاران ما در سراسر کشور قرار بگیرد، مطمئناً ما بانک اطلاعاتی بسیار مناسبی خواهیم داشت و به ما کمک میکند که بتوانیم به بخشی از مطالبات در حوزهٔ محتوا و بستههای تربیتی یادگیری پاسخ بدهیم.
در حوزهٔ محورهای رویداد یارستان کودکستان، در کشور چه کمبودهایی وجود دارد؟
بر اساس پنج محوری که در رویداد آمده، در بعضی از آنها از قضا تعداد زیادی تولید داریم. اگر شما بهعنوان یک مخاطب در فضای رسانه جستجو کنید، در بعضی از محورها آنقدر مطلب وجود دارد که حتی اگر یک مادر متخصص در حوزهٔ دیگری باشید، واقعا گیج میشوید که از کدام یک از اینها میتوانید استفاده کنید. یا اینکه در مداخلات روانشناختی کودکان ( کودکانی که ممکن است که سندرمهایی داشته باشند، کودکانی با بهره هوشی کمتر و…) آنقدر اختلاف نظر وجود دارد که حتی متخصصین و دانشجویان این حوزه بیان میکنند که آنقدر اطلاعات متضاد است که نمیدانیم از کدام محتوا باید استفاده کرد.
بنابراین ما نیاز داریم به یک مرجع ملی برای کودکان کشور که اگر شما بهعنوان علاقهمند، دغدغهمند، ولی، دانشجو و… خواستید محتوایی را پیدا کنید، سامانههای وجود داشته باشند که حداقل اگر نمیتوانند به هرآنچه که شما نیاز دارید پاسخ دهند، بتوانند شما را هدایت کنند که از چه چیزهایی میتوانید استفاده کنید.
- امروزه فضای مجازی یک بحث بسیار مهم و یک بخش جداییناپذیر زندگی افراد است. اینکه کودکان از چه سنی میتوانند وارد این فضا شوند، چقدر میتوانند با این فضا ارتباط بگیرند، اگر با مسئلهای مواجه شدند چکار باید انجام دهند و… . از اینها شما بگیرید تا تغذیه کودک، بازی کودک، نمایش خلاق و بقیهٔ حوزهها. بنابراین آنچه که امیدوار هستم در این رویداد براساس محورها اتفاق بیفتد، پاسخ به این خلأهاست.
- چالش دیگری که وجود دارد و شاید ضرورت این رویداد را به نوعی مشخص میکند این است که ما نمیتوانیم بین تولیدات مختلف ارتباط ایجاد کنیم. ببینید شما برای اینکه به کودک آموزش بدهید و او را تربیت کنید و او را در معرض فعالیتهای جذاب قرار بدهید، لازم است که از چیزهای مختلف استفاده کنید؛ اما استفاده از هرکدام باید هدفمند باشد. برای اینکه این هدفمندی اتفاق بیفتد، لازم است بین این فعالیتهای مختلف ارتباط ایجاد شود. ما الان شاعران کودک بسیار خوب داریم. ما در حوزهٔ ادبیات کودکان کم نداریم. از طرف دیگر، عروسکسازهای خوبی داریم و… اما اینکه اسباببازی در خدمت ادبیات کودکان قرار بگیرد و بعد ادبیات کودکان با استفاده از بازی، کودکان را ترغیب کند و بقیه چیزها، ارتباط بین این مقولهها مسئلهٔ خیلی مهمیست که این ارتباط میتواند به رشد همهجانبهٔ متوازن کمک کند. بنابراین چیزی که نیاز داریم که شاید این رویداد تا حدی به آن پاسخ میدهد ( البته قطعاً پیچیدگیهایی دارد که به این سادگی نمیشود به آن پاسخ داد)، ارتباط بین مؤلفههای مختلف است و نگاه هدفمند به همهٔ مولفههایی که میتواند یک بستهٔ تربیت یادگیری خوبی را برای کودک فراهم کند.
در همین ارتباط بخوانید: «سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک چیست؟»
یک والد یا مربی باید چه معیارهایی را در انتخاب محصول برای کودک در نظر بگیرد؟
معاون سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک میگوید: در بسیاری از کشورهای پیشرفتهای که کودکان در آنها موضوعیت پیدا کردند و کودکان را عامل توسعه و پیشرفت کشورشان میدانند، از طریق شناسنامهای که هر محصول دارد، از والدین حمایت میکنند. شناسنامهٔ محصول مشخص میکند که این محصول چه اهدافی دارد، چه اجزایی دارد، برای چه گروه سنی مناسب است و … . این یک حداقل است که خوشبختانه الان در حوزههای مختلف ما مانند وزارت آموزش و پرورش، وزارت ارشاد، سازمان صدا و سیما و بقیهٔ حوزهها، این ردهبندی محصول وجود دارد.
بحث دوم این است که والدین ما این موضوع را دریابند که هر اسباببازی و اطلاعاتی را نباید به بچهها بدهند. برای مثال بحث حماسهٔ محرم و از نگاه ما ماه تحصیلی محرم که آموزگارش حضرت اباعبدالله الحسین(ع) هستند، ما را با چالشهای اساسی مواجه کردهاست. در این حماسه، از خانواده گرفته تا فرد، از کودک گرفته تا میانسال و جوان، نوجوان، کودک، نوزاد، شیرخوار تا کودک سه ساله، همه حضور دارند و آن چیزی که در نهایت این حماسه هست، یک دکترین و یک رساله است که اگر بخواهیم آن را با همهٔ ابعاد به کودک ارائه کنیم قطعا پس خواهد زد و مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید.
این که آیا او را در معرض این حماسه قرار بدهیم یا نه؟ و بعد ذائقه بچهٔ من چیست و چه میخواهد و چقدر میتواند هزینه کند. من این نکات را عرض میکنم از این جهت که عمق مسئله را میخواهم بگویم و اینکه خانوادههای ما و مربیان ما حق دارند اما مطالبهگر نیستند. من بهعنوان ولی حق دارم و انتخابم این است که فرزند چهار ساله من با این حماسه آشنا شود. حاکمیت و نظام تعلیم و تربیت به من بگو باید چکار کنم؟! بنابراین من فکر میکنم که در این بخش، والدین و مربیان خیلی نیاز به حمایتهای تربیتی دارند اما مطالبهگر نیستند و کمتر به اینکه تربیت کودکان خیلی کار دشوار و پیچیدهایست، باور دارند و تازه وقتی با مسئلهٔ جدی مواجه میشوند، احساس میکنند که کمک لازم دارند.
محصولاتی که در رویداد معرفی میشوند باید دارای چه شاخصههایی باشند تا بهعنوان اثر فاخر شناخته شوند؟
هر نوعی از محتوا که به رویداد میآید باید دارای یک سری شاخصهای تخصصی باشد؛ اما بخشی دیگر بهعنوان شاخصهای عمومی است که شاید مهمترین شاخص عمومی این است که شما هر آنچه که تولید میکنید باید بدانید که کاربر شما کیست. آیا کار شما برای یک کودک از تولد تا سه سال یا چهار سال تا شش سال، کارشناس، والدین یا مربیان است؟ به عبارتی آیا کاربر کودک است یا این تولید دربارهٔ کودک است؟
نکتهٔ دیگر اینکه ما در نظام تربیتیمان اهدافی داریم که قطعاً این محتواها باید کودک را در راستای آن هدایت کند. درواقع ما یک بستری را فراهم میکنیم تا مخاطبان بر اساس ذائقه، نیاز، ویژگیهای فردی و بقیهٔ موارد از این بستر بهره ببرند. قطعاً پیششرط محتواهایی که در رویداد شرکت میکنند این است که بدانند سیستم میخواهد به کجا برود و چشمانداز نظام و مأموریت و اهداف را باید بداند. حال باید از تخصصهای متفاوت خودش استفاده کند و برای آنها تولید داشته باشد. ما بهنوعی، این تجربه را برای دورهٔ پیشدبستان در گذشته داشتیم.
در ادارات کل آموزش و پرورش همهٔ استانهای کشور، کمیتهای تحت عنوان «کمیتهٔ تولید محتوای پیشدبستان» تشکیل شده بود. کار این کمیتهها این بود که گروههای مختلف را مانند کسانی که ادبیات کودک، هنر، قصه، نقاشی، کاردستی و… را میدانند دور هم جمع کردهبود و اینها براساس چارچوبی که از قبل برایشان ارسال شده بود، همهٔ این تخصصها را در کنار همدیگر میگذاشتند. مبنا را نیز اهدافی که مد نظر هست قرار میدادند و محتوا را تولید میکردند.
بخش دیگر این بود که هر محتوایی که در زیستبوم کودکی به تربیت کودکان کمک میکرد در دفتر تکنولوژی وزارت آموزش و پرورش برای گروههای مختلف سنی ارزیابی میشد. بنابراین محتواها در دو بخش قبلاً بررسی شده و شاخصهایش وجود دارد که قطعا میتواند خیلی کمک کند؛ اما مطمئناً کافی نیست. بحث بسیار مهم و پیچیدهای است که حالا بخشی از آن انجام شده و به زودی شاخصها هم در سامانهٔ رویداد بارگذاری خواهد شد.
آیا این شاخصهها الان به صورت مشخص تدوین شدهاست؟
تدوین شده اما برای هر بخش هنوز جدا نشده است. در کل یک سری از شاخصهای ایجابی مهم را باید یک محصول داشته باشد و یک سری شاخصها سلبی است که محصول نباید داشته باشد. یعنی اگر در محصول باشد، محصولات امکان بارگذاری نخواهد داشت و در کنار آن، یک سری شاخصههایی وجود دارد که امتیازی است؛ یعنی اگر این شاخص را داشته باشد، امتیاز بیشتری میگیرد.
باتوجه به اینکه روز به روز بیشتر به سمت فضای دیجیتال میرویم، آیا لازم است که محتوای کودک در این حوزه نیز تولید شود؟
ببینید قطعاً ما نیاز داریم به اینکه محصولات تولید بشود. به دلیل اینکه بازی، زندگی کودک است. شما اگر بازی را از کودک بگیرید، یعنی زندگی او را گرفتهاید. و الان فضای دیجیتالی بخشی از زندگی بچههاست. شما احتمالاً دیدید بعضی از بخشهای تکنولوژی نسلی است؛ بچههای نسل جدیدی که متولد میشوند، نحوهٔ استفادهٔ آنها از ابزارها و موبایل و تبلت کاملا متفاوت است. گویا انگشتان کودک برای این کار آماده شده است!
بنابراین ما موظفیم برای بچهها فکر کنیم. یک تعبیری را مقام معظم رهبری داشتند در این مورد که «ما بچههایمان را رها کردیم و دیگران آنها را دریافتند.» خیلی بحث مهمی است. یعنی ما نپرداختیم به این موضوع که بچهٔ ما وارد این فضا میشود و ما چه بخواهیم چه نخواهیم در معرض چیزهایی قرار میگیرد؛ درحالی که آنها پرداختند و بسیار هم هزینه میکنند. ما امروز موظفیم و اجبار داریم که وارد شویم؛ چراکه بچههای ما دارند وارد این فضا میشوند و دسترسی داشته و در معرض قرار میگیرند. وقتی ما برای آنها خوراک فراهم نکنیم، خوراکی که فراهم است را میخورند و بر اساس آن ذائقهشان شکل میگیرد و بر اساس ذائقهشان، باور و نگرش آنها شکل میگیرد. من هرگز دنیای دیجیتال را تهدید تربیتی قلمداد نمیکنم؛ به شرط اینکه ما با دست پر وارد شویم و بچهها را بشناسیم.
سپاسگزار از همراهیتان. نکتهٔ خاص دیگری دارید؟
معاون سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک اضافه میکند: من بهشدت همین جا از همکارانم در سراسر کشور و همهٔ هنرمندان و همهٔ کسانی که دغدغهٔ تربیت کودک دارند و همهٔ کسانی که توانایی دارند، خواهش میکنم در این رویداد حضور فعال داشته باشند. این رویداد را بهعنوان یک مسابقهٔ رقابتی نبینند؛ بلکه این رویداد یک فرصت است برای ما که یک مسئلهٔ بسیار مهم تربیتیِ برزمینمانده را با کمک هم برداریم. به دلیل اینکه یک فرصت ملی فراهم شدهاست. یک بار در ایران یک فرصت خیلی خوب و مغتنم فراهم شده برای اینکه ما کودکان زیر هفت سال را ببینیم و باور کنیم که آنها نیاز دارند و باور کنیم که نیاز آنها مهم است.
از زمانی که رویداد شروع شده است، من تلفنهای زیادی از دوستان از سراسر کشور داشتم و الان میخواهم پاسخ دوستان را همینجا بگویم. بزرگوارانی که قبلاً در استان تولید محتوا داشتند، الان به راحتی این ظرفیت وجود دارد که محتوای شما در سامانه بارگذاری شود و در این رویداد شرکت کند و ارزیابی شود. اگر حائز شرایطی بود که همه از آن استفاده کنند، در سایت سازمان بارگذاری شود و همهٔ کشور از آن استفاده کنند. بنابراین خواهش من از همکاران خودم در آموزش و پرورش استانها این است که محتواهایتان را بفرستید.
آن چیزی که دوست دارم تأکید کنم این است که این رویداد بیش از اینکه فضای رقابت باشد، فضای همافزایی و ساماندهی است. بنابراین ممکن است در ارزیابیها مشخص شود که مثلاً یک محصول تولید شده در یکی از استانهای کشور اگر با یک محتوای تولیدشده در یکی دیگر از استانهای کشور کنار همدیگر قرار بگیرند، میتوانند دستاورد خوبی داشته باشند. این وظیفهٔ سازمان هست که این بستر را فراهم کند تا کودکان در فضای کودکستان و در فضای خانواده محتوای غنی در اختیار داشتهباشند.
همانطور که میدانید بر اساس همانچیزی که ابتدای صحبتم عرض کردم، گروه سنی مخاطب سازمان ملی تعلیم و تربیت دو گروه است و ما کاملاً سه سال اول و سه سال دوم را متفاوت میبینیم. بنابراین در سه سال اول تأکید فوقالعاده بر برنامهریزی و اجرای برنامهها در خانواده داریم. بر حسب ضرورت و در شرایط اضطرار ممکن است که بچه را بیرون از خانواده داشته باشیم اما تأکید ما بر این است که در خانواده، کنار پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ و فضا و شرایط خانوادگی باشند.
در سه سال دوم، در عین حال که به فضای خانوادگی بهشدت احترام میگذاریم، معتقد هستیم که بچهها آرام و با شیب ملایم باید به کودکستان بیایند و برای ورود به نظام آموزش رسمی کشور (دبستان) آماده شوند. در عین حال باز هم عرض کردم ما هرگز پلهای نیستیم برای اینکه بچههای ما آمادهٔ دبستان شوند؛ بلکه ما فرایند رشد و تربیت را به شکل مارپیچی و به شکل حلقهای پیش میبریم و مطمئن هستیم که کودکانی که در معرض تربیت درست و تمامساحتی و رشد همهجانبه قرار بگیرند، خودبهخود برای تمام زندگی آماده خواهند شد. چراکه آنچه ما در کودکی درک و تجربه میکنیم، هویت ما را شکل میدهد و هویت یعنی همه چیز ما.
بنابراین در کنار همهٔ مواردی که وجود دارد، تفاوتهای فردی و فرهنگی را به رسمیت میشناسیم. با نگاه به این که ما در برابر کودکان این سرزمین مسئولیم و باید پاسخگو باشیم و دِینی بر گردن ما هست. در نتیجه باید تلاش کنیم و امیدوارم که خداوند به همهٔ ما کمک کند که بتوانیم از این رویداد حداکثر بهره را در راستای تعلیم و تربیت کودکان ببریم و انشاءلله که در گامهای بعدی بتوانیم با افتخار بگوییم که دِین خود را در حد توان ادا کردیم.