شناسایی، ارتقاء و حمایت از محتوای فاخر حوزهٔ کودک
شناسایی، ارتقاء و حمایت از محتوای فاخر حوزهٔ کودک
Search
Close this search box.

ویژگی‌های رشدی دوران کودکی

ویژگی‌های رشدی دوران کودکی از مسائلی است که هم به درد والدین می‌خورد و هم مربیان و تولیدکنندگان را در مسیر تربیت کودک و تأثیرگذاری مثبت بر او یاری می‌دهد. این ویژگی‌ها دسته‌بندی متفاوتی دارند و شناخت آن‌ها به تعامل بهتر با کودک کمک می‌کند. خانم الهه یداللهی، پژوهش‌گر کودک و نوجوان دربارهٔ ویژگی‌های رشدی دوران کودکی، صحبت کرده‌اند. خلاصهٔ این نکات و ویدئوهای آموزشی مفصل آن‌ها را در این مقاله دنبال کنید.

بازی‌های بچه‌ها در سن ۲ تا ۶ سال چگونه است؟ | قسمت ۱

کودکان ۲ تا ۶ ساله در مرحلهٔ پیش‌عملیاتی هستند. این سنین، از لحاظ رشد شناختی، به سال‌های بازی معروف است. یعنی بیشترین رشد در خلال بازی و کاوش محیط است. در این سن، کم‌کم تفکر از عملکرد جدا می‌شود. یعنی قبل از این،صرفاً با دستکاری محیط رشد می‌کردند؛ ولی حالا قبل از دستکاری فکر می‌کنند. ابزاری که به جداسازی فکر از عمل و کارآمدی بیشتر آن کمک می‌کند زبان است.

بازنمایی ذهنی چیست؟

یعنی بچه‌ها به شیء و وسیله‌ای فکر کنند و با استفاده از آن، بازی‌های نمایشی و وانمودی طراحی کنند. در حالی که قبل از این، با اسباب‌بازی‌های واقعی بازی می‌کردند. به عنوان مثال،یک تکه چوب بازنمایی اسب است و با آن بازی نمایشی انجام می‌دهند.

ویژگی‌های بازی بچه‌ها در ۲ تا ۶ سالگی

از جمله ویژگی های رشدی دوران کودکی، این است که بازی‌هایشان کمتر خودمحور است و روی اشیا و محیط پیرامون متمرکز می‌شود. مثلاً قبلا با عروسک بازی می‌کردند و حالا به او چای و غذا می‌دهند و وانمود می‌کنند که می‌تواند بخورد. در این دوره، اشیا خودشان فعالانه در بازی‌ها نقش دارند. برای مثال، بچه‌ها عروسک را کنار خودشان پای سفره می‌نشانند و در جواب این‌که چرا به او غذا نمی‌دهی، می‌گویند خودش می‌تواند غذا بخورد! درواقع بچه‌ها کم‌کم تمرکزشان را از خودشان برداشته و به سمت اشیا هدایت می‌کنند.

ساخت الگوهای ذهنی (طرح‌واره)

کودکان در این مرحله، الگوهایی ذهنی می‌سازند که به آن‌ها طرح‌واره می‌گوییم. مثلاً یاد می‌گیرند که چیزی را پرت کنند یا بیندازند و تفاوت این دو را متوجه می‌شوند.کم‌کم الگوهای ذهنی‌شان پیچیده‌تر می‌شود.مثلاً می‌فهمند که جسم شیشه‌ای را نمی‌توانند پرت کنند چون می‌شکند. یا متوجه می‌شوند که اجسام مختلف در برخورد با زمین صداهای متفاوتی دارند.

فواید بازی‌های وانمودی

علاوه بر این که در بازی با اشیای مختلف یاد می‌گیرند که چطور می‌توانند با آن‌ها بازی کنند، در بازی‌های نمایشی هم به آن‌ها کارکردهای مختلف می‌دهند.بازی‌های وانمودی کمک می‌کند که:

  • استدلال بچه‌ها رشد کند؛
  • نقش‌های مختلفی را در بازی اجرا کنند و درک کنند که آدم‌های مختلف می‌توانند نقش‌ها و نگاه متفاوتی نسبت به مسائل داشته باشند.

اولین قسمت از ویدئوهای آموزشی ویژگی‌های رشدی دوران کودکی را مشاهده کنید:

 

محدودیت‌های تفکر در سنین ۲ تا ۶ سال| قسمت ۲

برای این که طراحی محصولات خوبی برای بچه‌ها داشته باشیم، باید محدودیت تفکر بچه‌ها را بدانیم.

تفکر آن‌ها در مرحله سنین پیش‌عملیاتی چند ویژگی‌ دارد:

۱. خودمحوراند

از دیدگاه دیگران بی‌خبرند و خودشان را محور عالم می‌دانند. فکر می‌کنند همه مثل آن‌ها فکر می‌کنند. تفکر غیرمنطقی و غیرقابل انعطاف دارند و نمی‌توانند ذهن دیگران را پیش‌بینی کنند و خود را جای آن‌ها بگذارند. مثلاً در انیمیشن که چند شخصیت دارد، بچه همزمان نمی‌تواند نگاه‌های شخصیت‌های مختلف را در نظر بگیرد.

۲. نگه‌داری ذهنی ندارند

آن‌ها بر این باورند که اگر اشیا ظاهرشان تغییر کند، خودشان هم تغییر می‌کند. مثلاً اگر آبی که در لیوان بلندتر ریختیم را در لیوان کوتاه‌تر بریزیم، بچه فکر می‌کند مقدار آب هم کمتر شده است. بچه‌ها نمی‌توانند حجم آب را در ذهن نگه‌داری کنند و آن را جدا از لیوان ببینند.

به خاطر این است که تفکر بچه‌ها سه ویژگی دارد:

  • در هر موقعیت یک جنبه را می‌بینند و جنبه‌های دیگر را نادیده می‌گیرند. (فقط به طول لیوان دقت می‌کنند.)
  • تفکر ادراک بسته دارند. ظاهر اشیا توجه بچه‌ها را محدود می‌کند.
  • به جای این‌که به فرایند دقت کنند، فقط به آغاز و پایان توجه می‌کنند.
  • برگشت‌پذیری ندارند. نمی‌توانند مراحل کار را در ذهن مرور کنند که از آغاز تا پایان چه اتفاقی افتاده و دوباره همان مراحل را برگردند و آب را در لیوان جدید بپذیرند.

۳. فقدان طبقه‌بندی سلسله‌مراتبی دارند

بچه‌ها نمی‌توانند بر اساس شباهت‌ها و تفاوت‌ها اشیا را دسته‌بندی کنند. آن‌ها نمی‌توانند یک شیء را درون دستهٔ خودش قرار دهند و جزء را در کل خودش بگذارند. در تولید محصول می‌توانیم داستان‌هایی را ترتیب دهیم که بگوییم چگونه حیوانات مختلف شباهت‌هایی با هم دارند که در یک دسته قرار می‌گیرند یا کتاب‌هایی را طراحی کنیم که وسایل نقلیه مختلف را بشناسند و آن‌ها را در یک طبقه از اشیا قرار دهند. برای مثال، ماشین و موتور و اتوبوس و… .

دومین قسمت از ویدئوهای آموزشی ویژگی‌های رشدی دوران کودکی را مشاهده کنید:

 

رشد شناختی کودکان و حافظهٔ رویدادی| قسمت ۳

از ویژگی های دوران کودکی، رشد شناختی دیگری از جنس توجه است. بچه‌ها در این سنین، به مدت طولانی‌تری می‌توانند توجه‌شان را متمرکز کاری کنند و کمتر حواسشان پرت می‌شود.در کنار این‌ها، بچه‌ها قدرت برنامه‌ریزی پیدا می‌کنند. یعنی قبل از دست‌زدن به عمل، زنجیره‌ای از رفتارها و کارها را برنامه‌ریزی می‌کنند تا به هدف خودشان برسند.

اگر داستان می‌نویسیم، حواسمان باشد که شخصیت به جای این‌که تا به فکری می‌رسد آن را عملی کند، تأمل کند و ببیند کدام مجموعه رفتارها را باید برای رسیدن به هدف انجام دهد. این کمک می‌کند که هم توجه بچه‌ها و هم بازداری آن‌ها از حواس‌پرتی‌ها بیشتر شود.

تفاوت حافظه‌های بازشناسی و یادآوری در بچه‌ها

بچه‌ها در این سن، حافظهٔ بازشناسی قوی‌تری نسبت به حافظهٔ یادآوری دارند. مثلاً بچه یک بار هواپیما را می‌بیند و بار دیگر عکسش را به او نشان می‌دهیم. او می‌تواند با دیدن عکس، هواپیما را بشناسد و نامش را بگوید. این حافظه بازشناسی است.اما اگر هواپیما را دیده باشد و بعد از مدتی از او بخواهیم که هواپیما و ویژگی‌هایش را توضیح دهد، نمی‌تواند؛ چون نیاز به یادآوری دارد. لازمه‌اش این است که بچه از حافظه‌اش استفاده کند و برای‌ش سخت است.

لازمهٔ یادآوری استفاده از راهبردهای ذهنی مثل سازماندهی و مرور ذهنی است. بچه‌ها باید بررسی کنند که هواپیمای قبلی در ذهنشان چه شکلی بوده و با سازماندهی به ما خروجی بدهند. این کار به حافظهٔ کوتاه‌مدت بچه‌ها خیلی فشار می‌آورد و این حافظه محدودیت دارد. درواقع فشار باعث می‌شود بچه‌ها کمتر از یادآوری استفاده کنند و حافظه یادآوری‌شان ضعیف‌تر از بازشناسی باشد.

اگر می‌خواهیم داستانی را طراحی کنیم و بازی و نرم‌افزاری را بسازیم، خوب است که لازم باشد بچه‌ها از حافظهٔ کوتاه‌مدت خود بیشتر استفاده کنند.محصول باید به آن‌ها کمک کند که همزمان نمادهای متعددی را در ذهنشان نگه دارند که قدرت یادآوری آن‌ها را افزایش می‌دهد.

سومین قسمت از ویدئوهای آموزشی ویژگی‌های رشدی دوران کودکی را مشاهده کنید:

 

گفتار و زبان در دوران کودکی| قسمت ۴

بچه‌ها در این سن به دایرهٔ لغاتشان افزوده می‌شود و زبانشان رشد خوبی پیدا می‌کند. مثلاً در ۲ سالگی ۲۰۰ لغت بلدند و این تعداد در ایام ۶ سالگی به ۱۰ هزارتا افزایش پیدا می‌کند.وقتی با کلمه جدیدی روبه‌رو می‌شوند، از فرایند «ربط‌دادن سریع» استفاده می‌کنند. یعنی کلمه را بررسی می‌کنند تا ببینند به کدام مفهوم آشنای قبلی ارتباط دارد. درواقع از ربط‌دادن سریع، برای اضافه‌کردن آن کلمه به دایرهٔ لغاتشان کمک می‌گیرند.

اگر ما کتابی می‌نویسیم و می‌خواهیم کلمه جدیدی را در آن به بچه یاد بدهیم، باید یک سری سرنخ‌هایی را به او بدهیم. مثلاً کلمه را در چهارچوبی معرفی کنیم. اگر وسیلهٔ آشپزخانه است، آن را در کنار بقیه نشان دهیم تا بچه راحت‌تر فرایند ربط‌دادن را انجام دهد.

شکل‌گیری دستور زبان در بچه‌ها

در سن ۲ تا ۶ سال، بچه‌ها تازه دارند دستور زبان را یاد می‌گیرند. به خاطر همین تازگی، دچار خطای گسترش‌دهی بیش از حد یا «بیش‌تعمیم‌دهی»می‌شوند. مثلاً می‌خواهند بگویند «ما دو تا پا داریم» و می‌گویند «دو تا پاها داریم!» مربی‌ها باید بتوانند با استفاده از گسترش‌دادن و دگرگون‌کردن،خطاهای جزئی بچه‌ها را اصلاح کنند. گسترش‌دادن یعنی به بچه بگوییم «منظور تو این بود؟ به آن می‌گوییم دو تا پا داریم.» درواقع با دگرگون‌کردن جملهٔ بچه، شکل صحیح آن را به او آموزش می‌دهیم.

گفتار خصوصی چیست؟

زبان در این سنین خلی مهم است و شالوده‌ای از توانایی‌های شناختی بچه‌هاست. مثلاً اگر دقت کنید، بچه‌ها هنگام بازی با اسباب‌بازی هایشان دارند با خودشان حرف می‌زنند. از زبان برای هدایت خودشان و برای این‌که بفهمند چه کاری انجام می‌دهند استفاده می‌کنند. به این گفتار «گفتار خصوصی» می‌گوییم. هرچه مربی از بچه بخواهد تا این گفتار خصوصی را بیشتر انجام دهد، به خودآگاهی بچه و بهبود توجه مستمرش در فعالیت کمک می‌کند.

در همین ارتباط، «بازی‌محوری، راهبردی مستقل در تربیت کودک ۱| مصاحبه با معاون پژوهش سازمان ملی تعلیم‌وتربیت کودک» را بخوانید.

نقش والدین در تقویت زبان کودکان

ما چیزی به نام «توجه مشترک» داریم؛ یعنی نقطه‌ای که والد و کودک هم‌زمان بر آن متمرکز شوند. مثلاً کودک در خلال بازی‌کردن دارد به تابلویی توجه می‌کند. سپس ما هم به آن تابلو توجه می‌کنیم و از او سؤالاتی می‌پرسیم. مثلاً از او بپرسیم: «داری چکار می کنی و این عکس چه چیزهایی دارد؟ یک آمبولانس هم در آن هست و آمبولانس چکار می‌کند؟ و…» اجازه دهیم که خود بچه صحبت کند و با ویژگی‌های کار و عملش آشنا شود.

الگوی نوبتی‌کردن گفتگو

یعنی من اول صحبت کنم و بعد صبر کنم تا بچه صحبت کند. با این روش، او گفتگوی تعاملی و رعایت نوبت در بازی‌هارا یاد می‌گیرد. مثلاً بازی دالی‌موشه نمونهٔ خوبی برای این نوبتی‌شدن است.

چهارمین قسمت از ویدئوهای آموزشی ویژگی‌های رشدی دوران کودکی را مشاهده کنید:

 

نظریهٔ خودتعیین‌گری و رفتاروالدین| قسمت ۵

نظریه خودتعیین‌گری می‌گوید بهزیستی روانی آدم‌ها لزوماً وقتی نیست که آن‌ها فکر می‌کنند دارند لذت می‌برند وشاد هستند. چون دیده‌ایم آدم‌هایی را که در هنگام شادی هم رضایت ندارند. این نظریه می‌گوید آدم‌ها چگونه با تامین نیازهای بنیادین روان‌شناختی انگیزه‌دار می‌شوند، شخصیتشان رشد می‌کند و به بهزیستی روان‌شناختی می‌رسند.وقتی آن‌ها را در بچه‌ها تأمین کنیم، باعث می‌شود که آن‌ها به آرامش روان‌شناختی و رضایت خوبی برسند. این نیازها عبارتند از:

  1. نیاز به احساس شایستگی: از پس تکالیف و اهداف بربیایم و احساس توانمندی و کارایی کنم.
  2. نیاز به خودمختاری: احساس کنترل و انتخاب‌گری داشته باشم و بتوانم آزادانه تصمیم بگیرم.
  3. نیاز به تعلق و ارتباط‌داشتن

راه رساندن کودک به رشد و ابتکار عمل

آقای اریکسون که «نظریهٔ رشد روانی‌اجتماعی» را مطرح کرده است، معتقد است که سن ۳ تا ۶ سالگی مرحلهٔ ابتکار عمل در برابر احساس گناه است. هرچه والدین به بچه‌ها اجازهٔ فعالیت آزادانه بدهند و بگذارند فعالیت‌های مختلف بی‌خطر را انجام دهند، آن‌ها احساس شایستگی و هدفمندی بیشتری می‌کنند. اگر هم در حین آشپزی بچه دستش خورد و ظرف غذا ریخت، والد نباید با اشاره صورت هم این را به بچه برساند که تو از پس هیچ کاری برنمی‌آیی و نباید این احساس را به او بدهد که با خودش بگوید «نکند مادر من مرا دوست ندارد؟»

برای دستیابی به رشد و ابتکار عمل در کودک، انجام کارهای زیر مفید است:

  • طراحی و زمینه‌چینی بازی‌هایی که کودک از پس انجامشان بربیاید؛
  • طراحی و انتخاب بازی‌هایی که متناسب با ویژگی‌های رشدی دوران کودکی باشد؛
  • تأییددادن به کودک و تشویق او پس از بازی و انجام فعالیت.

«اگر من اجازه دهم بچه همین‌طور اشتباه کند، پس کِی باید یاد بگیرد؟»

باید بدانیم که هر یاددادنی در دستهٔ محدودکردن بچه‌ها نمی‌گنجد.خیلی به بیان ما ربط دارد و باید توجه کنیم که آن را چطور می‌خواهیم برای بچه جا بیندازیم. صحبت با لحن خشن و عصبانی احساس شایستگی را در کودک از بین می‌برد. باید از بکن و نکن‌های آسیب‌زا که به بچه احساس گناه می‌دهد بپرهیزیم.

پنجمین قسمت از ویدئوهای آموزشی ویژگی‌های رشدی دوران کودکی را مشاهده کنید:

 

خودپنداره و عزت نفس از ویژگی‌های رشدی دوران کودکی| قسمت ۶

در پایان دو سالگی «خود» بچه‌ها شکل می‌گیرد. این خود و موجودیت آن‌ها یک سری ویژگی‌های منفی و یک سری ویژگی‌های مثبت دارد که به آن «خودپنداره» می‌گویند. بچه‌ها خودپندازه را با استفاده از توانمندی‌ها و ضعف‌هایشان شکل می‌دهند و از سه منبع، برای شناخت آن استفاده می‌کنند:

  1. بازخورد اجتماعی (واکنش مربی و والدین)؛
  2. مقایسه با شخصیت کارتون‌ها و انیمیشن‌ها؛
  3. نظارت و مشاهدهٔ خود.

تفاوت عزت نفس و خودپنداره

بچه در خودپنداره میزان عزت نفس خود و احساس ارزشمندی را بررسی می‌کند و عزت نفس نتیجه و قسمتی از خودپندارهٔ اوست.اگر عزت نفس نباشد، بچه برای تغییردادن خودش هیچ تلاشی نمی‌کند و احساس ارزشمندی ندارد تا آن را حفظ کند.

در طراحی بازی‌ها و انیمیشن ها و محصولات شخصیت‌محور، بچه باید ببیند که شخصیت‌ها هم اشتباه می‌کنند؛ ولی کارشان را اصلاح می‌کنند و اطرافیان همچنان آن ها را دوست دارند.

ششمین قسمت از ویدئوهای آموزشی ویژگی‌های رشدی دوران کودکی را مشاهده کنید:

 

هیجان بچه‌ها و راهکارهای تربیتیدرست| قسمت ۷

به رشد توانایی هیجانی بچه‌ها، «شایستگی هیجانی» می‌گویند که شامل سه بخش است:

  1. آگاهی از هیجانات
    از هیجان‌های متنوع خود و دیگران آگاه می‌شوند.
  2. کنارآمدن با هیجانات منفی
    بچه‌ها در تشخیص هیجان دیگران، تنها به حالات بیرونی و محیطی توجه می‌کنند و نمی‌توانند حالات درونی را مدنظر قرار دهند.
    آن‌ها تضادهای هیجانی را درک نمی‌کنند.
  3. خودگردانی هیجانی
    بچه‌های زیر دو سال نمی‌توانند هیجانات خود را نام ببرند و وقتی از سن دوسالگی فاصله می‌گیرند، کم‌کم می‌توانند هیجانات را مدیریت کنند. این حالت خیلی به سطح کنترل هیجان والدین و مربیان اطراف کودک بستگی دارد.

هم‌دلی از هم‌زبانی بهتر است!

بچه‌ها می‌توانند در این سن با دیگران هم‌دلی کنند و هیجانات آن‌ها را درک کنند. هم‌دلی با هم‌دردی خیلی متفاوت است. هم‌دردی همان هم‌زبانی‌کردن است و کمک خاصی به بچه نمی‌کند. اما هم‌دلی یعنی خودت را جای بچه بگذاری و حس او را درک کنی.

بچه‌ها در سیر ارتباط با شخصیت‌های یک داستان یا انیمیشن می‌توانند این هم‌دلی را یاد بگیرند و در طاحی محصول باید به این نکته توجه کنیم.

خویشتن‌داری و خودکنترلی

خویشتن‌داری یعنی بچه‌ها در موقعیت‌های مختلف اجتماعی، بتوانند جلوی تکانه‌هایی را که خلاف رفتارها و تأییدهای اجتماعی است بگیرند. لازمه این خودکنترلی این است که بچه‌ها در هنگام قرارگیری در موقعیت، از حافظهٔ خود استفاده کنند تا ببینند شخصیت انیمیشن در موقعیت مشابه چه می‌کرد یا پدر و مادرشان دربارهٔ این موضوع چه چیزهایی به آن‌ها یاد داده بودند؟در تولید محتوا و محصول باید به این نکته توجه داشته باشیم که شخصیت‌های مختلف داستان یا انیمیشن و… به این مسئله توجه کنند.

در همین ارتباط، «بازی‌محوری، راهبردی مستقل در تربیت کودک ۲| مصاحبه با معاون پژوهش سازمان ملی تعلیم‌وتربیت کودک» را بخوانید.

هفتمین قسمت از ویدئوهای آموزشی ویژگی‌های رشدی دوران کودکی را مشاهده کنید:

 

شیوهٔ یادگیری بچه‌ها و مسئلهٔ پرخاشگری| قسمت ۸

کودکان در این سن، از طریق کاوش محیط و کشف‌کردن به یادگیری می‌رسند.ما نباید عجله کنیم و انتظار داشته باشیم بچه‌ها خیلی سریع به توانایی‌های مختلف برسند. سرعت رشد بچه‌ها در کسب توانایی‌ها با هم متفاوت است و با مقایسه‌کردن، باعث ایجاد اختلال در آن‌ها می‌شویم. باید تفاوت‌های فردی و رفتاری بچه ها را درک کنیم و بر اساس همین‌ها انتظار رشد داشته باشیم.

«نظریهٔ یادگیری اجتماعی» می‌گوید: یادگیری در این سنین، از طریق سرمشق‌گیری و تقویت رفتار خوب است. یعنی این‌که بچه ببیند شخصیتی کار خوبی انجام داد و پاداش گرفت یا کار بدی انجام داد و پاداشی نگرفت.

ویژگی الگوی خوب برای بچه‌ها

  1. شایستگی و قدرت لازم را داشته باشد و بتواند از پس تکالیف بربیاید؛
  2. دارای محبوبیت و محترم باشد؛
  3. بین تأکیدها و رفتارهای الگو هماهنگی وجود داشته و بین حرف تا عملش فاصله‌ای نباشد.

انواع پرخاشگری کودکان

پرخاشگری چیزی است که ممکن است بچه‌ها از داستان‌ها و محتواهای رایج یاد بگیرند. چراکه نتیجهٔ آن را قدرت شخصیت و رسیدن او به خواسته‌هایش می‌بیند.

دو نوع پرخاشگری داریم:

  • خصمانه: فرد فقط می‌خواهد به شخصی آسیب برساند.
  • وسیله‌ای: فرد به دنبال یک وسیله است و برای به‌دست‌آوردن آن، به خراب‌کردن بقیهٔ وسایل می‌پردازد.

هشتمین قسمت از ویدئوهای آموزشی ویژگی‌های رشدی دوران کودکی را مشاهده کنید:

 

رویکرد جنسیتی صحیح دوران کودکی | قسمت ۹

موضوعی داریم به نام«نقش‌یابی جنسی»که کلیشه‌های جنسیتی در جامعه چگونه تعریف شده‌اند و بچه‌های دختر و پسر چه ویژگی‌هایی دارند. کلیشه‌های جنسیتی توسط جامعه به بچه‌ها القا می‌شود و رسانه‌ها بزرگ‌ترین منبع نهادینه‌کردن این کلیشه‌ها در ذهن بچه‌ها هستند.

هویت جنسیتی چیست؟

این که بچه در ۵ تا ۶ سالگی متوجه شود دختر است یا پسر و بفهمد چه ویژگی‌هایی دارد یا باید داشته باشد.

کلیشه‌های جنسیتی آسیب‌زا

وقتی در قصه‌ها دختران را همیشه ضعیف و ابراز احساسات را برای پسران قبیح نشان دهیم، بچه‌ها نمی‌توانند ارتباط خوبی با جنسیت خودشان بگیرند.

در قصه‌ها و محتواها از قهرمان‌ها جنسیت‌زدایی کنیم. هم قهرمان دختر و  هم قهرمان پسر داشته باشیم. هم دختر لطیف و هم پسر لطیف را به نمایش بگذاریم. ویژگی‌های عالی انسانی را برای هر دو جنس دختر و پسر در نظر بگیریم و در آن‌ها نشان دهیم.

نهمین قسمت از ویدئوهای آموزشی ویژگی‌های رشدی دوران کودکی را مشاهده کنید:

 

شکل‌گیری اخلاق در بچه‌ها چگونه و چه زمانی است؟| قسمت ۱۰

نظریه پیاژه معتقد است بچه‌ها در سنین ۳ تا ۶ سالگی بیشتر «اخلاق دگرپیرو» دارند. یعنی اگر برای رفتاری تشویق یا تنبیه تعیین کنیم، باعث می‌شود بچه آن را انجام داده یا ندهد. اما لارنس کلبرگ معتقد است نباید اخلاق را این‌طور بررسی کنیم. او می‌آید و به بچه‌ها تکلیفی را می‌دهد که خیلی به فلسفه برای کودکان شبیه است. می‌خواهد بفهمد بچه‌ها چطور یک موقعیت اخلاقی را تحلیل می‌کنند و با توجه به نحوهٔ تحلیل بچه‌ها نتیجه می‌گیرد که بچه از نظر اخلاقی در چه سطحی قرار دارد.

اخلاق در بچه‌های ۵ تا ۶ ساله، سرمنشأ اجتماعی دارد و بیشتر از قوانین پیروی می‌کند.برای رشد استدلال و تحلیل بچه‌ها باید آن‌ها را در جمع‌هایی گرد هم بیاوریم و موقعیت‌هایی را فراهم کنیم که درباره موضوعات و موقعیت‌ها و بازی‌های مختلف دربارهٔ آن با هم حرف بزنند.

دهمین قسمت از ویدئوهای آموزشی ویژگی‌های رشدی دوران کودکی را مشاهده کنید:

 

فعالیت‌های اجتماعی کودکان و رشد اجتماعی آن‌ها| قسمت ۱۱

فعالیت اجتماعی بچه‌ها تا قبل از ۳ سال غیراجتماعی است و نیاز به هم‌بازی ندارند. اما از ۳ سالگی به بعد، کم‌کم بازی‌های موازی شکل می‌گیرد. یعنی یک بچه‌ای جدا با اسباب‌بازی‌هایش بازی می‌کند و دیگری هم همین کار را می‌کند. مربیان نباید اصرار داشته باشند که این دو بچه لزوماً با هم بازی کنند. بچه‌ها در سن زیر ۴ سال، علاقه ندارند به بازی مشترک و وقتی اصرار می‌کنید و مثلاً می‌خواهید الگوی بازی نوبتی را به او یاد بدهید،

  • بچه‌ها را به اضطراب می‌رسانید، چون در این سن فقط خودش می‌خواهد لذت ببرد؛
  • احساس مالکیت را در کودک مخدوش می‌کنید؛
  • نوعی بی‌تمایلی را در او نسبت به بازی‌های تعاملی و اشتراکی در سن ۴ سال به بالا ایجاد می‌کنید.

از ویژگی های دوره دوم کودکی این است که کودکان از ۴ تا ۵ سالگی وارد بازی‌های مشترک می‌شوند و نیاز به هم‌بازی در آن‌ها مطرح می‌شود.

بازی چیست؟

فعالیتی که صرفاً برای لذت‌بردن انجام می‌شود و هدف خاصی ندارد. بازی پناهی برای بچه‌هاست که تعارضات خودشان را حل کنند.

یازدهمین قسمت از ویدئوهای آموزشی ویژگی‌های رشدی دوران کودکی را مشاهده کنید:

 

الگوهای ذهنی و انواع بازی| قسمت ۱۲

از جمله ویژگی های دوران کودکی، ساخت الگوهای ذهنی توسط بچه‌ها برای ارتباط با دنیای پیرامون است. به این الگوها طرح‌وارهٔ کودکان گفته می‌شود. آن‌ها در موقعیت‌های مختلف تعاملی با دنیای اطراف، از این طرح‌واره‌ها استفاده می‌کنند تا بتوانند واکنش نشان دهند.

بچه‌ها در هر مرحله از رشد، چه بازی‌هایی انجام می‌دهند؟

تقسیم‌بندی«نظریهٔ رشد مرحله‌ای پیاژه» از انواع بازی بچه‌ها:

  1. بازی‌های تمرینی ( ۰ تا ۲ سال)
  2. بازی‌های وانمودی یا نمایشی (۲ تا ۵ سال)

فواید:

  • بازی‌کردن نقش‌های مختلف
  • رشد مهارت‌های زبانی
  • رشد قوهٔ تفکر و تخیل

برای کمک به انجام بازی‌های نمایشی و دستیابی به فواید آن، محیط اطرافشان را با وسایلی مانند سبدها و کارتن‌های کوچک و بزرگ غنی کنیم. همچنین می‌توان از وسایل دورریختنی مثل دفترچه تلفن قدیمی و… استفاده کرد.

  1. بازی‌های باقاعده (از ۵-۶ سالگی به بعد)

دوازدهمین قسمت از ویدئوهای آموزشی ویژگی‌های رشدی دوران کودکی را مشاهده کنید:

 

بازی‌های قاعده‌مند | قسمت ۱۳

در اواخر دورهٔ پیش‌عملیاتی یا سن ۲ تا ۶ سال، بازی‌ها باقاعده می‌شوند.مثلقایم‌موشک که قواعدی دارد. بچه‌ها در پایان این دوره، می‌توانند قوانین را از بزرگ‌ترها یاد بگیرند و حتی قوانین جدید وضع کنند.

سیزدهمین قسمت از ویدئوهای آموزشی ویژگی‌های رشدی دوران کودکی را مشاهده کنید:

 

دوره کودکی اول و دوم، به رعایت ظرافت‌ها و آداب‌دانی‌هایی نیاز دارد و آگاهی از ویژگی‌های رشدی دوران کودکی، بخشی از آن‌هاست. امیدواریم که دیدن این ویدئوها و خواندن این مطلب، شما را بیشتر و بهتر با دنیای کودکی آشنا کرده باشد. شما به چه ویژگی‌های دیگری در این سنین برخورده‌اید؟ در قسمت نظرات برای ما بنویسید.

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمتهای مورد نیاز علامت گذاری شده اند *